جناب آقای روحانی (مشهور به شیخ اعتدالیون، حسن کلیدساز)
سلام علیکم
از اینکه بالاخره در آخرین روز هفته دفاع مقدس و سالروز شکست حصر آبادان، با هر خفت و خواری که بود، در نهایت ذوقمرگی مشکل ارتباط با آمریکا را در وقت اضافه و به شکلی بدیع در راه عزیمت به فرودگاه حل کردید سپاسگزارم.
به همین جهت به عنوان هدیه یک حلقه روبان بنفش تهیه کردهام که برای بازگشایی لانه جاسوسی آمریکا، (ببخشید اصلاح میکنم، سفارتخانه دولت فخیمه ایالات متحده) ببندید دم در و با برادر اوباما قیچی کنید. شگون دارد. بد نیست در لحظه انقطاع روبان جناب آقا محمدجوادجان ظریف یک دور در جا به افتخار جمع بزند.
چند پیشنهاد هم هست که در ادامه مسیر مشعشع آب کردن یکهویی کوه یخ بیاعتمادی میان ایران و آمریکا مفید به نظر میرسد. (فقط حواستان باشد که آب شدن بیرویه و زیادی سریع کوههای یخ آثار مخربی روی محیط زیست دارد.)
اول اینکه بفرمایید سرکار علّیه خانم ابتکار و آقایان اصغرزاده و میردامادی و عبدی یک نامه عذرخواهی تنظیم کنند بابت ایجاد این همه سال کدورت و نقار بین دو ملت دوست و برادر. و ضمناً تعهد بسپارند با ضامن معتبر که دیگر از دیوار جایی بالا نروند! (ضامن میتواند همین آقای رفسنجانی خودمان باشد که الحمدلله، عبای موسّعی دارند و همه جور آدمی زیرش جا میشود؛ ضمن آنکه تجربه تأمین وثیقه مهدیجان نشان داد که توان تأمین وثیقهها و ضمانتهای سنگین را هم دارند.)
دیگر اینکه تا دیر نشده فکر تأمین هزینه خسارت اشغال لانه جاسوسی (ای بابا، باز اشتباه شد! سفارتخانه آمریکا) هم باشید. آمریکاییها خجالتی هستند، شاید نتوانند مثل انگلیسیها به صراحت طلب خسارت کنند.
از باب تخصصی که جناب ولایتی دارند در دیپلماسی خیلی خصوصی و صرف قهوههای دیپلماتیک، دعوت ایشان به افتتاحیه بسیار بجا و بخردانه است.
پیشنهاد میشود به سبک رمان ۱۹۸۴، فکری به حال محو عبارات و جملاتی همچون «شیطان بزرگ» و یا «یک لقمه نان را ۳۵ میلیون نفری میخوریم اما زیر بار زور نمیرویم» و یا «به آمریکا بگویید از دست ما عصبانی باش و ازاین عصبانیت بمیر» در اسناد تاریخی بکنید. جماعت عوام عقلش به چشمش است، اینها را این ور و آن ور میخواند، دچار تعارض و بحران هویت میشود.
ابزار و ادواتی که آن زمان عزیزان آمریکایی در سفارتخانهشان در راستای وظایفشان که اصلاً هم جاسوسی نبود به کار میگرفتند، حالا دیگر سی و چند سال قدیمی شده است. فکر جایگزینیاش با تکنولوژی روز باشید.
با توجه به شرایط جدید یحتمل به زودی فوجی از دانشمندان و متخصصان و مهندسان و تکنسینهای هستهای بیکار میشوند. از الآن به فکر تأمین شغل برایشان باشید، یک وقت تبدیل به معضل امنیتی نشوند.
راستی حالا که آن مردی که هولوکاست را منکر میشد رفته است، یک فکری هم به حال نام خیابان فلسطین کنید، ابداً مناسب شأن نیست. میدانید که آمریکاییها خیلی با اسرائیلیها عالم یکیاند، ممکن است بهشان بر بخورد.
آقا فقط من یک چیزی را نفهمیدم؛ قحط زمان و مکان بود توی راه فرودگاه به هم تلفن زدید؟ با آن شاهکلیدت این قفل ذهن ما راهم باز کن. خیر ببینی الهی! به یاسر و مهدی و فائزه و محسن و فاطمه هم سلام برسانید.
آهان یک سؤال دیگر در وقت اضافه؛ حالا که دم کدخدا را دیدید چرا بانک مرکزی مانع بالا رفتن ارزش پول ملی میشود؟!
دیدگاه ها