حسن روحانی، در مراسم روز صنعت دفاعی سخن از انتخاب فرماندهان عالی نظامی با رأی مستقیم یا غیرمستقیم مردم بهمیان آورده است. به گمانم آقای رئیسجمهور خود میداند که انتخاب فرماندهان نظامی با رأی مستقیم نه در هیچ جای دنیا مرسوم است و نه شدنی است. پس به نظر میرسد مقصود جنابشان همان انتخاب غیرمستقیم است. در واقع ایشان بهطور غیرمستقیم درخواست تفویض فرماندهی کل قوا به خود را مطرح کرده است.
یکی نیست بگوید: «مگر خودت و دولتت چه گلی به سر کشور زدهاید که حالا توقع داری اختیار نیروی نظامی را هم به تو بسپارند؟»
مگر دیوانهایم که نیروهای نظامی را که مسیر خود را با صلابت طی میکنند به دست تو بسپاریم تا همان بلایی را بر سرشان بیاوری که بر سر اقتصاد و عزت کشور آوردی؟ خودکشی!؟
در این پنج سال ریاستجمهوری روحانی از تشبیه وی به بنیصدر پرهیز کردهام. اما ناتوانی و بیعرضگی روحانی و دولتش و در عین حال جاهطلبیها و هوسهای کودکانه او، مرا یاد نخستین رئیسجمهور ایران میاندازد. گرچه همچنان امیدوارم بدان سرنوشت و مشابه آن دچار نشود.
واقعاً در شرایط حاضر کشور چنین حاشیهسازیهای احمقانهای چه دلیلی دارد؟ چرا روحانی به جای پاسخگویی درباره عملکرد دولتش و یا مشکلات جاری، موضوعاتی را مطرح میکند که اساساً اولویت و مسئله کشور نیست؟ گویا راز بقای این جماعت حاشیهسازی است و جز در حاشیه و بحرانهای ساختگی امکان ادامه حیات ندارند.