حکومت مهدوی را دولتی دانستهاند عدالتگستر که در آن بر کسی ستم نمیرود. دنیایی آرام برای زندگی همگان که در آن عقول مردم به کمال میرسد. بر طبق روایات و منابع دینی قطعا چنین خواهد بود، اما آنچه از این قسم گفته میشود همه از نتایج استقرار حکومت مهدوی است و نه از مقدمات و الزامات و چگونگی استقرار آن. از سوی دیگر این نکته قابل توجه است که اگر مشکل بشر در کمال عقل و استقرار عدالت فراگیر است، پس چگونه است که بر طبق همان منابع و روایات، امام مهدی عجلالله تعالی فرجه را به شهادت میرسانند؟ حقیقت آنکه مسئله همان جنگ همیشگی پیروان شیطان با جبهه حق است که حتی در صورت استقرار آخرین حجت الهی نیز همچنان پابرجاست.
به نظر میرسد ما در موضوع انتظار، بحث را از نقطه خوبی شروع نمیکنیم. معمولا از نتایج حکومت مهدوی گفته میشود اما مردم برای مقدمات و الزامات استقرار آن آماده نمیشوند.
در روایات متعدد قیام مهدوی همراه با سختیها و مجاهدتهای شدید تصویر شده و این تصور که امور به صورت خودبخودی انجام خواهد شد نفی شده است. سرداران و سربازان سپاه مهدی، باید خود را برای شدائد بسیاری آماده کنند.
برخوردهای مستکبران عالم و جبهه شیطانی با نظام سیوچندساله جمهوری اسلامی که تنها محدود به کشور ایران بوده، مثال خوبی برای درک برخی واقعیات است. شاید گمان برخی بر آن بود که با پیروزی انقلاب و آزادی کشور از یوغ استبداد داخلی و استکبار خارجی، همه مشکلات و مسائل حل خواهد شد؛ اما دشمن هیچگاه دست از دشمنی نکشید و هر روز به شکلی از جنگافروزی گرفته تا تحریمهای مختلف به عداوت خود ادامه داد. حال میتوان تصور کرد که واکنش جبهه شیطانی در برابر قیام جهانی حضرت موعود، چه ابعاد و شکلی خواهد داشت. قیام مهدوی قطعاً آوردگاهی سخت و نفسگیر خواهد بود.
جامعه ما چقدر برای چنین نبرد جهانی طولانی و سهمگینی آماده است؟ تا چه میزان توانستهایم فرزندانمان را به نحوی تربیت کنیم که در شرایط ظهور بتوانند سربازان قابلی در لشگر صاحبالزمان باشند و جانفشانی کنند؟ اگر جامعه مدعی انتظار نتواند در مقابل هجوم و تهدید و تحریم دشمنانش که هر روز به بهانهای تحمیل میشود، تاب آورد و چرب و شیرین دنیا او را به مصالحه و احیاناً کوتاه آمدن از آرمانهایش بکشاند چگونه میتواند خود را در ادعای انتظار صادق بداند؟
ما بیش از آنکه آمادگی خدمت به حضرت موعود و جانبازی در رکاب او برای استقرار حکومت الهی را داشته باشیم، به دنبال رفع مشکلات شخصی و اجتماعی و زندگی بیدردسر در سایه دولت اوییم. گرچه تردیدی نیست که شفای بیماران و رفع مشکلات کمترین کار در پیشگاه قدسی ائمه طاهرین است اما نکته آن است که در چنین شرایطی قیام مهدوی با عافیتطلبی ما سازگار نخواهد بود.
ما باید واقعبینانه و به دور از توهم، خود را برای کوششی سخت و مجاهدتی بینظیر در رکاب آخرین حجت و ذخیره الهی مهیا سازیم؛ شرایطی که در روایات از آن به غرقاب خون و عرق تعبیر شده است. آری، شکی نیست که ثمره شیرین چنان مجاهدت طاقتفرسایی حاکمیت حق و استقرار دولت الهی خواهد بود. به امید آن روز!
این یادداشت پیش از این در روزنامه شهرآرا، سهشنبه ۱۲ خرداد ۹۴ منتشر شده است.