پرش به محتوا

بایگانی

برچسب: قوه قضائیه

الف ـ ابتکار عمل جسورانه و قابل تقدیر تنها وزیر جوان دولت سالمندان، محمدجواد آذری جهرمی، در اعلام فهرست دریافت‌کنندگان ارز دولتی برای واردات موبایل، باعث شد اعلام فهرست کامل ارزبگیران از سوی دستگاه‌های دولتی به مطالبه عمومی تبدیل شود.

ب ـ رئیس‌جمهور در همایش قوه قضائیه از دستور خود مبنی بر انتشار فهرست دریافت‌کنندگان ارز دولتی در زمان نوسانات اخیر، خبر داد.

ج ـ وزیر صنعت و تجارت با توجیهات محافظه‌کارانه (و شاید منفعت‌اندیشانۀ) همیشگی، تلویحا با اجرای دستور رئیس‌جمهور مخالفت کرد و آن را جنگ با بخش خصوصی دانست. البته به تدریج مقاومت‌ها در برابر این اقدام با فشارهای رسانه‌ای و عمومی و اصرار مسئولان بر انجام این دستور کاهش یافت.

د ـ چند روز پیش‌تر در پی انتشار نامه جنبش عدالتخواه به دادستان تهران درباره ویلای سردار فیروزآبادی و فشارهای روانی و رسانه‌ای متعاقب آن، نامبرده ناچار شد بالاخره این ملک را تخلیه کرده، به نهاد مالک تحویل دهد.

هـ ـ رهبر انقلاب در دیدار امسال با مسئولان دستگاه قضا، بار دیگر و این‌بار صریح‌تر و جزئی‌تر معرفی قضات صادق و برجسته و در مقابل معرفی و تشهیر قضات و کارکنان متخلف در دستگاه قضایی را مطالبه کردند.

و ـ گاهی پیش آمده که تخلفاتی (مانند فیش‌های نجومی و پرونده املاک شهرداری و یا تخلف فلان‌قاضی در چهارمحال و بختیاری) افشا شده و یا درباره ابهاماتی (از قبیل عملکرد امام جمعه سابق شیراز) سؤال و انتقاد شده است، اما پیش از آنکه با متخلفان برخورد قاطعی صورت بگیرد، افشاکنندگان و منتقدان نقره‌داغ شده‌اند.

ز ـ آنچه بسیار حائز اهمیت است، تبدیل شدن شفافیت و اطلاع‌رسانی از الگوی اقدامات هیجانی، موردی و سلیقه‌ای به فرایندی دائمی، منظم و قابل ارزیابی است. باید بتوانیم بر مصلحت‌اندیشی‌های بیجا و کوته‌بینانه چیره شویم و افشاکنندگان تخلفات نه تنها تحت تعقیب قضایی قرار نگیرند بلکه تشویق شوند. باید به تدریج سازوکارهایی برای شفاف‌سازی در عرصه‌های مختلف اقتصادی و تصمیم‌گیری کشور پیش‌بینی و مستقر کرد تا ضمن جلوگیری از بخش عمده‌ای از مفاسد و رانت‌ها و اخلال‌های اقتصادی، اعتماد مردمی به حاکمیت به شکل قابل توجهی تقویت و از رواج بسیاری شایعات و ابهامات بی‌دلیل جلوگیری شود. شفافیت هیجانی و مقطعی ممکن است چند باری و در کوتاه‌مدت جواب بدهد، اما در بلندمدت نه تنها خاصیتی ندارد و بی‌اعتمادی بیشتر را موجب می‌شود، بلکه محتمل است به ابزاری برای گروکشی و تصفیه‌حساب‌های سیاسی و گسترش و تعمیق فساد نیز تبدیل شود.

الف ـ در ما نحن فیه، نظر به مقام و موقعیت بعضی‌ها و شرایط موجود، اول باید شهادتین بگویی و مسلمانی‌ات را اثبات کنی و بعد حرف بزنی. وگرنه حسابت با …. بگذریم، خطرناک است.

بنابراین:

  1. هیچ کس حق توهین، نشر اکاذیب و یا تهمت و افترا ندارد؛ هیچ کس. اما انتقاد حقی طبیعی است که باید محترم شمرده شود.
  2. آوردن ذکر برخی اشخاص در این نوشته و انتقاد از برخوردهای صورت‌گرفته با آنان به معنای تأیید تام و تمام گفته‌ها و نوشته‌هایشان نیست؛ ممکن است نقدهایی به تندی در الفاظ و حتی موضوع مطرح‌شده وجود داشته باشد. هدف نقد چگونگی برخورد با این افراد و تناسب و تعادل آن است.

ب ـ امیرحسین ثابتی فعال دانشجویی و رسانه‌ای در اعتراض به عملکرد رئیس و بخشی از نمایندگان مجلس هشتم در قبال دانشگاه آزاد و شخص آقای جاسبی، آنان را جاسبی‌گرا می‌خواند. کار به محاکمه می‌کشد و به اتهام توهین حکم به ۹۱ روز حبس او داده می‌شود.

ج ـ محمدحسن روزی‌طلب فعال بنام رسانه در متنی کوتاه با عنوان «دیکتاتوری برادران ادامه دارد»، به محکومیت حزب‌اللهی‌ها به خاطر انتقاد به یک شخص خاص، اعتراض می‌کند. نتیجه آنکه او هم تشریف برده می‌شود به دادگاه و البته مفتخر به دریافت حکم چهار ماه حبس به اتهام وهن شخصیت و توهین به مقام و موقعیت بعضیها.

د ـ احمد قدیری ابیانه در جلسه‌ای که در شهر قم برگزار شده بود، به مواضع رئیس مجلس هشتم اعتراض تندی می‌کند. پس از جلسه جمعی از دوستان او را با مشت و لگد نوازش می‌کنند و چند روز بعد حتی کار به بازداشت دو روزه او می‌کشد.

هـ ـ سعید تاجیک در حرم حضرت عبدالعظیم به «ف. هـ.» معروف به فائزه هاشمی فحاشی می‌کند (که قطعاً عملی مذموم و محکوم است). دادگاهی می‌شود و محکوم به ۸ ماه حبس و ۵۰ ضربه شلاق.

و ـ سعید حدادیان در مجلسی، سخنان رکیکی نسبت به رئیس جمهور و رئیس دفترش به زبان می‌آورد. حاج منصور ارضی هم در مجلس دیگری مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور را تهدید به قتل می‌کند. در خصوص این دو مورد فعلاً هیچ اتفاقی نیفتاده است! (توضیح فوق ضروری: اشخاصی همچون حاج منصور و آقای حدادیان در نظر بنده، صرفاً مداح اهل بیت علیهم‌السلام هستند که البته جایگاهی بس رفیع و محترم دارند. اما از لحاظ سیاسی شأنیت ویژه‌ای برای این عزیزان قائل نیستم؛ صد البته در برابر قانون نیز با دیگران یکسان‌اند.)

فائزه هاشمی رفسنجانیز ـ «ف. هـ.» معروف به فائزه هاشمی در ماجرای فتنه ۸۸ طی سخنانی سخیف و در شأن خودش و تفکر کوته‌بینانه‌اش، تهمتهایی به رهبر انقلاب وارد می‌سازد (فیلم این سخنان منتشر شده است). علاوه بر این وی دو بار در حاشیه اغتشاشات تهران بازداشت می‌شود؛ که البته به خاطر اینکه یک بار برای خرید ساندویچ و دفعه بعدی برای خرید لباس و به صورت کاملاً اتفاقی در آن حوالی حاضر بوده است، به نصف روز نکشیده، آزاد می‌شود. این همه به جز تهمتها و توهین‌هایی است که در برنامه‌ها و مصاحبه‌های متعدد دیگر، قبل و بعد از انتخابات نسبت به رهبر انقلاب و رئیس جمهور کشور روا می‌دارد. او را صرفاً برای یکی از مصاحبه‌ها احضار می‌کنند که بالاخره دادگاه بعد از چند بار تأخیر برگزار می‌شود و نهایتاً حکم ۶ ماه حبس و محرومیت پنج ساله از فعالیت سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی صادر می‌شود. البته حکم حبس هنوز به علت خالی نبودن زندانها (به گفته وکیل مدافع محترم این خانم) اجرا نشده است!

ح ـ احتمالاً بعضی‌ها شهروندترند و در برابر قانون مساوی‌تر! مثلاً خانم «ف. هـ.» معروف به فائزه هاشمی. این همه تهمت و توهین مسلم به رهبر و رئیس جمهور کشور و حضور در مدیریت اغتشاش و آن وقت فقط ۶ ماه حبس. در مقابل افرادی با اتهاماتی به مراتب سبک‌تر در ماجراهای بعد از فتنه ۸۸ به مجازاتهای سنگین‌تری محکوم شدند و احکامشان اجرا شد.

ط ـ احتمال دیگری هم هست و آن اینکه برخی مقامات از دیگر مسئولان کشور، مقامات‌ترند. حتماً شخصیت، مقام و موقعیت برخی آقایان از جایگاه و شأن رهبر انقلاب و رئیس جمهور کشور بالاتر است که این‌قدر حساسانه و دقیق با توهین‌کنندگان به آنان برخورد می‌شود، ولی نسبت به تهمت‌زنندگان و توهین‌کنندگان به رهبری و رئیس جمهوری، با مدارای بیشتری تعامل می‌شود.

بالاخره یکی به ما بگوید که آیا رئیس جمهور هم منتخب مردم و جزء مقامات است یا نه. می‌توانیم با خیال راحت (مثل دوست عزیز جناب حدادیان) هرچه دلمان خواست نثارش کنیم یا خیر؟ بگویید تکلیفمان را بدانیم؛ فحشها گیر کرده دم گلویمان، منتظریم ببینیم فحاشی به کی مجاز است. اصولاً آستانه تحمل مدعی‌العموم چگونه درجه‌بندی می‌شود؟

از این مهم‌تر، امنیت و آبروی کشور و کیان نظام و شأن رهبری چقدر خط قرمز است و چقدری اجازه داریم که آن را لگدمال کنیم؟ تا چه حد و با چه پشتوانه‌ای می‌شود تحریک به اغتشاش کرد و جایگاه رهبری را زیر سؤال برد و بعد در امان بود؟ لازم می‌شود بالاخره!