پرش به محتوا

بایگانی

برچسب: مدیریت شهری

نگرانی‌هایی درباره پارک جنگلی طُرُق مشهد

پرونده ویژه شهرآرامحله منطقه 7 برای پارک جنگلی طرق

پرونده ویژه شهرآرامحله منطقه ۷ برای پارک جنگلی طرق

صحبت از طرحی است در یکی از مدخل‌های مهم ورودی شهر مقدس مشهد؛ با پیشینه‌ای تاریخی و هویتی کهن. قرار است سرمایه‌گذار خصوصی و شهرداری در صدهکتار از اراضی طرق طرح‌هایی را به صورت جداگانه اجرایی کنند که بناست اسباب رفع برخی معضلات پارک جنگلی طرق و استفاده بهینه مردم از آن شود.

بگذارید با مرور یک تجربه شروع کنم. بیش از ۲۰سال از آغاز طراحی اولیه طرح نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی گذشته است. از همان زمان، افراد بسیاری در حوزه‌های مختلف مدیریت شهری، فرهنگی و اجتماعی، نگرانی‌های جدی را درباره این طرح بارها فریاد زده‌اند. متاسفانه این نقدهای دلسوزانه هیچ‌گاه آن‌گونه که در خور بود، شنیده نشد. حال با چاه ویلی بلاتکلیف مواجهیم که هیچ‌کس حاضر نیست مسئولیت ایجادش را بپذیرد. تبعات معنوی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و معضلات زیست‌محیطی و شهری آن تبدیل به کلافی سردرگم شده است. اکنون و بعدازآنکه عملا چیزی از بافت اصیل پیرامون حرم مطهر باقی نمانده است، همه معترض‌اند که چرا هویت این محدوده شخم زده شده، ساکنان بومی و هویتمند آن تارومار گشته و بافت و آثار تاریخی و فرهنگی آن که متناسب با روح و ماهیت زیارتی پیرامون حرم بوده، از بین رفته و تبدیل به مجموعه‌ای شلخته، خالی از سکنه بومی، بی‌روح و نامتناسب با مشهد و زیارت شده است.

با یادآوری تجربیات قبلی از جمله آنچه درباره بافت پیرامون حرم رضوی ذکر شد، منطقی است اگر همان قسم نگرانی‌ها و دغدغه‌ها درباره چنین طرح بزرگی به وجود بیاید.

آیا تأثیرات چنین پروژه گسترده‌ای دست‌کم در محیط پیرامونی به دقت و اتقان بررسی شده است؟ آیا بررسی دقیقی صورت گرفته است که با ایجاد مجموعه بزرگ اقامتی، فضاهای تجاری و مراکز تفریحی پیش‌بینی‌شده در این طرح چه تغییراتی در زیست‌بوم اجتماعی و فرهنگی محدوده اطراف رخ می‌دهد؟

غیر از دوره اجرا که طبعا مشکلات ناشی از ساخت‌وساز در این مقیاس برای اهالی به وجود خواهد آمد، آغاز بهره‌برداری از پروژه‌ای با این سطح گستردگی، موجد تغییر و تأثیر جدی در محیط خواهد بود؛ از تغییر در برخی خرده‌فرهنگ‌های محلی گرفته تا رواج برخی مشاغل به دلیل شرایط جدید که اثرات خاص خود را خواهد داشت. نمی‌توان تأثیرپذیری سبک زندگی مردم این محدوده را از چنین پروژه‌ای نادیده گرفت. تأثیر رفت‌وآمد اقشار مرفه در مجموعه‌های اقامتی و تجاری در محدوده‌ای که مردمش توان اقتصادی چندانی ندارند، به‌ویژه بر روی جوانان کجا سنجیده شده است؟

کسی مخالف بهبود شرایط پارک جنگلی طرق برای بهره‌مندی عموم نیست، اما نکند همچون تجربه پیش‌گفته روزی بیاید که چشم باز کنیم و به‌دلیل عجله در تصمیم‌گیری انبوهی از آسیب‌ها و مشکلات قابل پیش‌بینی، خود را به نام احیا تحمیل کرده باشند؛ آن هم زمانی که دیگر برای هر اصلاحی دیر شده است.

این یادداشت پیش از این در هفته‌نامه شهرآرامحله منطقه ۷ در تاریخ ۹ شهریور ۹۵ منتشر شده است.

نقدی بر طرح انتخاب شهرداران با رأی مستقیم مردم

وقتی در نیمه دوم دهه هفتاد، موضوع تأسیس شوراهای شهر و روستا مطرح شد، یکی از استدلال‌های منطقی برای این موضوع، مشارکت‌دهی مردم در مدیریت شهرها و روستاها و افزایش نظارت آنان بر مدیران اجرایی بود. شهرداران تا آن زمان منصوب دولت بودند، اما باید بدون چشمداشت به بودجه دولتی و به صورت خودگردان شهر را اداره می‌کردند. با تأسیس نهاد شورای اسلامی شهر، انتخاب، نظارت بر عملکرد و عزل شهرداران در حوزه اختیارات شوراها قرار گرفت. اما حالا زمزمه‌هایی برخاسته است مبنی بر انتخاب شهرداران با رأی مستقیم مردم در شهرهای بالای دویست‌هزار نفر جمعیت. موافقان این طرح دلایل مختلفی را برای این پیشنهاد مطرح می‌سازند که مهم‌ترینش دخالت شوراها در امور اجرایی، اختلافات میان شوراها و شهرداران، نبود امنیت شغلی برای شهردار و مواردی از این دست است.

اما به نظر می‌رسد انتخاب شهرداران با رأی مستقیم مردم، نه تنها در رفع مشکلات تأثیر چندانی ندارد، بلکه معضلات جدید و جدی‌تری را نیز به دنبال خواهد داشت که به برخی از آنها اشاره خواهد شد.

الف‌ـ همواره یکی از آسیب‌های مدیریت شهری، آلوده شدن به کشمکش‌های سیاسی بوده است. انتخاب شهردار در یک انتخابات عمومی، فضای مدیریت شهری را سیاسی‌تر از آنچه هست خواهد کرد.

نکته قابل تأمل آنجاست که به دلیل نبود زمینه و فرصت کافی در ایام محدود انتخابات برای شناخت مناسب مردم نسبت به کاندیداهای مدیریت شهر، فرصت عرض اندام برای جریانات سیاسی، باندهای قدرت و ثروت و یا غلبه تبلیغات سطحی و گسترده بر تعهد و تخصص، بسیار فراهم است. به ویژه آنکه طبق قانون فعلی، انتخابات مدیریت شهری همزمان و تحت تأثیر انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود و بی‌شک شرایط ملتهب و غلبه رنگ سیاسی بر انتخابات، زمینه شناخت اصلح را برای مردم به شدت کاهش خواهد داد.

ب‌ـ انتخاب شهردار با رأی مستقیم مردم نه تنها اختلافات را کمتر نمی‌کند بلکه از آنجایی که شهردار خاستگاهش را شورا نمی‌داند، زمینه پاسخگویی و تعامل کمتر خواهد شد و در نتیجه اختلافات و سوءتفاهمات بیشتر و عمیق‌تر.

هنوز پاک نشده از ذهن بسیاری از ما خاطره شهردارانی که منتخب شوراها بودند اما گاه از نظارت شورا می‌گریختند و یا حتی مصوبات آن را نادیده می‌انگاشتند. حال تصور کنید که شهردار خود را منتخب شورا نبیند!

ج‌ـ به دلیل گستردگی نهادهای دولتی و عمومی هرچه سطوح مدیریتی از سطح کشوری پایین می‌آید نظارت به مراتب سخت‌تر و متأسفانه کمرنگ‌تر می‌شود. از سوی دیگر شهرداری‌ها ضمن آنکه مورد رجوع بسیار زیاد مردم هستند، به دلایل مختلف زمینه مناسبی برای تخلفات و مفاسد را در خود دارند. این شوراها می‌توانند با توجه به عقبه مردمی نظارت خوبی بر شهرداری داشته باشند.

نمی‌توان هم داعیه افزایش و استمرار مشارکت مردمی را داشت و هم قدرت و اختیارات شوراها به عنوان نماینده مردم را روز به روز تضعیف کرد. انتخاب مستقیم شهردار با رأی مردم، مشارکت آنان را هر چند گسترده، به یک روز انتخابات محدود خواهد ساخت، اما یک شورای مقتدر تضمین‌کننده مشارکت و نظارت مستمر مردم بر مدیریت شهری است. شوراها تجربه‌ای است نوپا که هنوز بیست سال از تأسیسش نگذشته است و راه زیادی دارد تا بتواند به جایگاه واقعی خود در مدیریت واحد و هماهنگ شهری برسد. تحدید اختیارات شوراها نه تنها به مردمی شدن مدیریت شهری کمکی نمی‌رساند، بلکه نقض غرض اولیه است.

دـ گرچه تجربه شوراها خالی از نقص و روزهای تلخ نبوده است اما، از همان دوره اول، مشارکت نمایندگان مردم در تصمیم‌گیری، در اغلب شهرها تحولات مثبتی را نسبت به دوره پیش از آن یعنی دوره شهرداران منصوب دولت در پی داشت. اکنون توجیهی برای کمرنگ کردن حضور و نقش شوراها وجود ندارد. بهتر آنکه برخی به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشند.

اما در پایان دو نکته پیشنهادگونه؛ نخست آنکه راه حل بسیاری از معضلات موجود در مدیریت شهری، کاهش اختیارات شوراها و تبدیل آنها به شیر بی‌یال و دم و اِشکم نیست، بلکه اصلاح ساختارها و قوانین می‌تواند این مشکلات را مرتفع سازد. به طور مثال شفافیت بیشتر در فعالیت شوراها از قبیل الزام به علنی بودن جلسات رسمی و یا شغل محسوب شدن عضویت شورا در شهرهای پرجمعیت و ممنوعیت اشتغال در تمام نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی می‌تواند ضمن ارتقاء زمینه نظارت مردم و رسانه‌های کشوری و محلی، از برخی حواشی و ابهامات تا حدود زیادی جلوگیری کند.

و دیگر اینکه تنها در یک صورت می‌توان دغدغه مخالفان انتخاب شهرداران با رأی مستقیم مردم را کاهش داد و آن اینکه همزمان با این اتفاق، با تدابیری از تضعیف قدرت نظارتی شورا پیشگیری شود. به طور مثال الزام شهردار به اخذ رأی اعتماد برای معاونان و مدیران سازمان‌ها از شورا و تقویت ابزارهای نظارتی شورا می‌تواند بخشی از دغدغه‌ها را کاهش دهد.

این یادداشت پیش از این با اصلاحاتی در روزنامه شهرآرا، دوشنبه ۲۸ مهر ۹۳ با عنوان «تعهد و تخصص را فدای سیاست نکنیم» منتشر شده است.

این یادداشت در: ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران) به نقل از شهرآرا

مروری بر بازی رسانه‌ای و روانی درباره المانهای نوروزی مشهد

شهر موجود پیچیده‌ای است. از طراحی شهری و معماری گرفته تا مسائل فنی و عمرانی، از هنر تا محیط زیست، از ترافیک تا فرهنگ، از تفریح تا نظم همه و همه باید به جای خود باشد تا شهری مطلوب شکل بگیرد. شهر همان‌قدر که به حمل و نقل عمومی ارزان و آسان و امن نیاز دارد، به فضای سبز محتاج است. نمی‌توان به بهانه ترمیم آسفالت و یا خیابان‌کشی از فعالیتهای فرهنگی چشم پوشید. نظافت همان‌قدر حائز اهمیت است که امنیت.

چند سالی هست که المانهای نوروزی دست‌کم در یک ماهه ابتدایی سال به کانون توجهات مبدل می‌شود. درباره جوانب هنری، فنی، اجرایی و توزیعی المانها در نوروز امسال نکات زیادی می‌توان مطرح ساخت؛ اما این نوشتار به دنبال طرح مسئله‌ای دیگر است.

به نظر می‌رسد طی سالیان اخیر برخی مدیران، به فهمی از توسعه شهری رسیدند که چندان با حقیقت این مفهوم همخوانی نداشت. در این برداشت کاریکاتوری، برای نشان دادن توسعه‌یافتگی مشهد، اولویت به اقداماتی داده می‌شود که بتواند جلوه‌گری نماید و چشم‌پرکن باشد.

چگونه در شهری با این همه معضل و گرفتاری در متن و حاشیه، موضوعی مثل المانهای نوروزی به مسئله‌ای حیثیتی و شاخصه‌ای اساسی در ارزیابی عملکرد مدیریت شهری تبدیل می‌شود و صرفاً با بزرگنمایی درباره آن، دیگر جوانب مدیریت شهری تحت تأثیر قرار می‌گیرد؟

سؤال اساسی این است که چرا این حجم تبلیغات، برای آگاهی‌رسانی به مردم درباره حقوقشان در مقابل مدیریت شهری صورت نپذیرفته است؟ آیا شهر مدرن فقط ساختمانهای لوکس و فضای سبز گران‌قیمت و المانهای رنگارنگ دارد؟ جایگاه حمل و نقل عمومی گسترده و ارزان، تسهیل ترافیک و توسعه عادلانه و متوازن شهر کجاست؟ ارتقاء شیوه برخورد کارکنان شهرداری با مردم چقدر اهمیت دارد؟ چرا برای اثبات توسعه یافتگی شهر، همّ و غمّ مدیران معطوف به این اولویتها نشده است؟

نکته اینجاست که بازی روانی به مدد تبلیغات و استفاده از قدرت رسانه، ذائقه‌ها را چنان تغییر داده است که عده‌ای از شهروندان مشهدی باوجود معضلات متنوع و متعدد در حوزه‌های مختلف شهری، نسبت به المانهای بهاری از خود حساسیت نشان می‌دهند؛ همان شهروندانی که هر روز بر اثر نارسایی‌های سیستم حمل و نقل عمومی و معضل ترافیک و یا پروژه‌های از موعدگذشته اما ناتمام سختی می‌کشند. همین بازی رسانه‌ای است که موجب می‌شود دست‌کم برای یک ماه شهروند مشهدی چشم بر آسفالت تکه تکه خیابانها و معابر مملو از چاله ببندد. و یا نارضایتی و خاطرات تلخش از مراجعات به شهرداری را از یاد ببرد و مدح مدیریت شهری را بگوید.

خدشه‌ای بر ضرورت زیبایی و شادابی شهر وارد نیست؛ اما کدام منطق این زیبایی و نشاط را ضرورتاً متضمّن صرف هزینه‌های هنگفت و بی‌حساب و کتاب می‌داند؟ آن هم در شرایط اقتصادی کنونی کشور و مردم مشهد. نباید چنین برداشت شود که هدف از مطالب طرح‌شده پیشنهاد حذف المانهای مناسبتی و نوروزی است، چرا که چنین آثاری برای طراوت و زیبایی شهر ضروری‌اند. سخن بر سر رعایت اولویتها و سهم یافتن هر چیز در ارزیابی افکار و رسانه‌ها، به قدر ظرفیت و اهمیت ذاتی آن است.

در پایان بد نیست به این نکته هم اشاره شود که نمی‌توان معماری شهر را رها نمود و اصول شهرسازی را نادیده گرفت و در نتیجه منظر شهری را به شلختگی و خشونت کشاند، آنگاه با وصله کردن المانهای موقتی هر چند زیبا، متوقع تلطیف فضای شهر بود. اینها بیشتر به داروی مسکّن می‌ماند. شایسته آن است که فکری برای انسجام معماری شهر گردد و از شلختگی و چشم‌خراشی آن کاسته شود.

این یادداشت پیش از این در روزنامه شهرآرا، دوشنبه ۲۵ فروردین ۹۳ با عنوان «شهر مدرن؛ زیباسازی یا زیبایی؟» منتشر شده است.