کلّ نفس ٍ ذائقه الموت ثمّ إلینا تُرجَعون
هر نفسى چشنده مرگ است آنگاه به سوى ما بازگردانیده خواهید شد
عنکبوت/ ۵۷
بنای تمدن تکنولوژیک مدرن بر غفلت است. غفلت از هر آنچه بشر را از کامگیری از زندگی دنیایی بازدارد و یا این تلذّذ را در کام او تلخ سازد. و چه چیز تلختر از مرگ برای بشر غربی که باور خود را به زندگی بعد از این دنیا به فلسفههای مادی انسانمحور پس از رنسانس فروخته است؟ اگر آخرتی در کار نباشد، آیا چیزی هولناکتر از مرگ وجود خواهد داشت؟ پایانی تلخ بر خوشیها و نیستی محض!
بر همین اساس است که تمدن غربی تمام تلاش خود را مصروف دو چیز میکند؛ اول اینکه آن بهشتی را که انسان فطرتاً در جستجوی آن است در همین جهان محقق سازد و دوم اینکه تا حد امکان یاد و خاطره مرگ را از اذهان و افکار دور بدارد، مبادا خوشی این بهشت خیالی دستساز مخدوش شود.
در نقطه مقابل بیش از یک ششم آیات قرآن، کتاب وحی الهی، اختصاص به مرگ و زندگی پس از آن دارد. هر چه بشر غربی سعی بر فراموشی مرگ دارد، اولیاء الهی سعی در تذکر و یادآوری مرگ دارند، غفلت از آن را هلاکتبار میدانند و بر مهیا بودن برای آن تأکید دارند. کدام عقل سلیم است که حقانیت و قطعیت مرگ را نپذیرد؟
در باب مرگ و یادآوری آن و آمادگی برای این سفر پرخطر در منابع و آموزههای دینی ما سخن فراوان است. یکی از توصیههای مهم و مکرّر درباره مرگ و توشهبرداری برای آن، نگارش وصیت است. درخصوص وصیتنامه دو چیز حائز اهمیت است؛ اول نفس نوشتن آن و دوم خصوصیات و شرایطش.
آنچه در ادامه میآید فهرستی از ویژگیها و شرایط یک وصیت مطلوب و نیکو مبتنی بر آموزههای دینی است که جناب حجتالاسلام وحیدی از وعّاظ مشهد در ایام شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام در منبر خود شرح دادهاند.
۱ـ لازم است انسان یک دوره اعتقاداتش را در ابتدای وصیتنامه بیان نماید. در اینرابطه در مفاتیحالجنان در بخش مربوط به وصیت متنی از رسول اکرم صلیالله علیه و آله آمده است که آن را به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام آموختهاند و سفارش تعلیم آن را به اهل بیت و شیعیان نیز فرمودهاند. «اللّهم فاطر السماوات و الارض…»
۲ـ از وصیت خلاف شرع پرهیز شود؛ چه در باب اعمال و چه در باب اموال. مسلمان نمیتواند به عملی حرام وصیت کند و یا در مورد اموالش فراتر از آنچه شرع به او اجازه داده است، وصیت نماید. به طور مثال محروم نمودن یک یا چند نفر از ورثه از ارث و یا وصیت نمودن درباره بیش از یکسوم* مال، از مواردی است که از دید شرع نافذ نیست.
۳ـ توصیه شده است که فرد به کمتر از ثلث مال وصیت نماید. به طور مثال یکچهارم و یا یکپنجم را بر طبق میل وصیت نماید و بقیه را برای تقسیم بر اساس سهمالارث باقی بگذارد. اینگونه وصیت نشاندهنده بزرگواری متوفّی است.
۴ـ به مقدار دقیق یکسوم و یا یکچهارم و یا امثال آن وصیت نکند، بلکه حدودی را مشخص نماید تا وصی دچار مشکل نشود. چراکه اگر وصیتِ دقیق بر مقدار مشخصی شود، حتی یک ریال جابجا شدن چه به سود ورثه و چه به نفع فرد درگذشته، باعث ایجاد دین برای وصی میشود.
۵ـ توصیه شده است فرد مقداری از آنچه را به میل خود وصیت مینماید، به امام عصر عجلالله تعالی فرجه اختصاص دهد؛ به طور مثال وصیت کند تا مبلغی برای سلامتی ایشان صدقه داده شود.
۶ـ شایسته است برای برخی از بستگان که طبق احکام ارث نمیبرند، سهمی را مشخص نماید، حتی اگر آن شخص قطع رابطه نموده باشد.
۷ـ بهتر است فرد بخشی از وصیتش را به فقرا و مستمندان اختصاص دهد.
۸ـ اگر قرار است به شخصی چیزی داده شود، در وصیت محرمانه خطاب به وصی نوشته شود، نه در وصیت عمومی، تا آبروی آن فرد حفظ شود.
۹ـ بهتر است وصیت به باقیاتالصالحات باشد؛ به طور مثال وقف و امثال آن، به نحوی که اصل مال باقی بماند و عواید معنویاش به صورت مستمر به متوفّی برسد.
۱۰ـ لازم است در وصیت تنها به مسائل مالی پرداخته نشود و فرد توصیههای معنوی که لازم میبیند را خطاب به نزدیکانش بیان نماید.
۱۱ـ لازم است در وصیت شاهد گرفته شود و یا آنکه به صورت محضری ثبت شود.
۱۲ـ نباید وصیت به گونهای باشد که اسباب اذیت و آزار دیگران را فراهم نماید.
* طبق احکام اسلامی هر فرد میتواند حداکثر درباره ثلث یا یکسوم مالش، در چارچوب شرع آنگونه که مایل است وصیت نماید. این وصیت میتواند درخصوص وقف، صدقه و هزینه مال در امور عامالمنفعه و خیریه باشد و یا آنکه فرد آن مال را به شخص یا اشخاصی از ورثه یا غیر آنها اختصاص دهد. در صورت رعایت جوانب شرعی ورّاث نمیتوانند در این بخش از مال متوفّی دخل و تصرفی نمایند. موارد ۳ تا ۹ ذیل این بخش از وصیت قرار میگیرد.